نقدها را بود آیا که عیاری گیرند گفت‌وگو دربارة آسیب‌شناسی وضعیت نقد کتاب

author

  • سید مهدی زرقانی استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
Abstract:

مدتی بود که در صدد نوشتن یادداشتی دربارة وضعیت نقد ادبی در کشور عزیزمان بودم و باید از آقای عمارتی مقدم تشکر کنم که با نوشتن «بررسی و نقد رساله­های شعری فلاسفة مسلمان از فن شعر ارسطو: ترجمه در زمانه عسرت» فرصت این کار را برایم فراهم کرد. منتها پیش از هر چیز عرض کنم این نوشته بیش از آنکه «پاسخ به نقد یک محقق جوان و مستعد» باشد، گفتگو دربارة «شیوة نقدی» است که این روزها در نوشتارهای انتقادی رواج یافته و به نظرم برای جریان نقد ادبی زیان آور است؛ شیوه­ای که احتمالاً بخشی از آن به نسل ما برگردد و من به عنوان معلمی از آن نسل خود را در مورد آن مسئول و تا حدی مقصر می­دانم. گاهی زمینة غالب منتقدان را میان­سالان تشکیل می­دهند و گاه سنت نقد در اختیار سالخوردگان قرار می­گیرد و زمانی منتقدان جوان فعال­ترند. هر کدام از این سه وضعیت، اقتضائات، فواید و ایرادهایی دارد که به جای خود قابل بررسی است. این­طور به نظر می­رسد که در شرایط فعلی منتقدان جوان، مستعد و جویای نام بیشتر هستند و خوشبختانه یکی پس از دیگری وارد عرصة نقد و نظریه می­شوند. این وضعیت چشم­انداز روشنی را پیش روی نقد ادبی در برابرمان قرار می­دهد، به شرط این­که همگی مراقب باشیم، از دو سوی بام «گرفتاری در رکود و تعارف و تعریف» و یا «خام­پردازی» سقوط نکنیم. دیگر این­که بر خلاف استادان نسل پیش از ما که غالباً با در پیش گرفتن «استراتژی سکوت» در قبال نقد آثارشان، عملاً خود را برتر از منتقد و اساساً در معرض نقد قرار گرفتن می­دیدند، من فکر می­کنم دوران خود مقدس پنداری و برتر دانستن خویش از نقد به پایان رسیده و ما با پاسخ به نقدهای منتقدان، می­توانیم وظیفة خودمان را در پیشبرد فرآیند نقد و احیاناً جهت­دادن به آن به انجام رسانیم. پاسخ ما به نقدهای نوشته شده بر آثارمان، در درجة نخست احترام به نقد و در درجة دوم تکریم شخصیت منتقد است که هر دو امر خجسته و مبارکی است و نتایج خوبی در پی دارد. من سعی می­کنم ضمن طرح نکات انتقادی مربوط به وضعیت نقد ادبی در کشور، دربارة برخی ایرادهای مطرح شده در مقالة آقای عمارتی مقدم هم سخن بگویم. 

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

زنی که بهرام چوبین او را دید که بود؟

در یک داستان عجیب و افسانه­ای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دورۀ پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار می­کند و پس از این ملاقات هم خون می­گرید، هم سر بر آسمان می­فرازد و هم منش و گفتارش دگرگون می­شود و ادّعای شاهی می­کند. دربارۀ کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشته­های معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر  2. بخت بهرام  3. پری...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 18  issue 2

pages  373- 385

publication date 2018-04-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023